مجید محمدی
دولت ابراهیم رئیسی از نظر ارگان رسمی دستگاه رهبری، «دولت طراز انقلاب اسلامی» نام گرفته است (کیهان تهران، ۷ شهریور ۱۴۰۰). ابراهیم رئیسی نیز از سوی بوقهای تبلیغاتی رژیم، به عمار و مالک اشتر و رجایی تشبیه شده است. این تعاریف و تمجیدها چنان اغراقآمیز و باسمهای است که حتی برخی از افراد جناح ولایتمدار نسبت به مخاطرات آن هشدار دادهاند؛ بالاخص که احمدینژاد و دولتش نیز به همین ترتیب تمجید شدند و شد آن چه شد.
این دولت چه ویژگیهایی دارد که چنین توصیفاتی از آن صورت گرفته است؟ برای کشف این ویژگیها نباید به سخنان و وعدهها اکتفا کرد، چون حکومت جمهوری اسلامی ایران یک حکومت ناشفاف، دروغگو، جنجالساز، و تبلیغاتمحور است. حتی «طرازهای انقلاب اسلامی» (عدالت و معنویت به سبک سپاهیان و روحانیت شیعه) هم اهمیتی ندارند، چون انقلاب ۵۷ و نظام حاصل از آن جز سبعیت و فلاکت و نکبت به بار نیاورده است. آنچه در این میان اهمیت دارد، کارنامه افراد و گروهها، دستاوردها، و سیاستها است.
سیاستها
دولت رئیسی از حیث سیاستهای اعلام شده، طابق النعلبالنعل، از سیاستهای مورد نظر علی خامنهای پیروی میکند. جوهره سیاستهای خامنهای نیز مهندسی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در جهت انحصار قدرت و ثروت و منزلت در دست قشر حاکم اسلامگرا و بسط نفوذ در دنیا برای چالش با غرب