مصاحبه‌

2024-03-24-16-36-15ئیستراتێژیكی مۆدێرن” ئامادە و گەڵاڵە بکەن، تا بەڵکوو بتوانرێت بە هاریکاری و هەرەوەزێکی گشت لایەنی، و لەچوارچێوەی عەقلانییەتی سیاسی و ڕێئال پۆلیتیک ‌دا، بەسوودوەرگرتن لە...
2024-02-11-17-54-19دفاع نمایند. ‎جنبش جمهوریخواهان کردستان معتقد است که با وجود اینكە، گویا مجلس فاقد اختیار و صلاحیت برای تصویب پروژەهای كلان قانونی و قانونگذاری میباشد، و...
2024-02-01-19-37-22 است. البته تغییرات جوی طی سال‌های گذشته این باور را نقض کرده است!بسیاری از باورها و عنصرهای فرهنگی و مادی این آیین هم جای...
2024-01-22-21-25-05 نشان بدهد.پس جا دارد که جمهوری کوردستان با تمامی نقاط قوت و قدرت، ضعف و کمبود و کاستی ها، موفقیت و دستاوردهایش را به...

فرهنگ و هنر

2024-03-24-16-36-15ئیستراتێژیكی مۆدێرن” ئامادە و گەڵاڵە بکەن، تا بەڵکوو بتوانرێت بە هاریکاری و هەرەوەزێکی گشت لایەنی، و لەچوارچێوەی عەقلانییەتی سیاسی و ڕێئال پۆلیتیک ‌دا، بەسوودوەرگرتن لە...
2024-02-11-17-54-19دفاع نمایند. ‎جنبش جمهوریخواهان کردستان معتقد است که با وجود اینكە، گویا مجلس فاقد اختیار و صلاحیت برای تصویب پروژەهای كلان قانونی و قانونگذاری میباشد، و...
2024-02-01-19-37-22 است. البته تغییرات جوی طی سال‌های گذشته این باور را نقض کرده است!بسیاری از باورها و عنصرهای فرهنگی و مادی این آیین هم جای...
2024-01-22-21-25-05 نشان بدهد.پس جا دارد که جمهوری کوردستان با تمامی نقاط قوت و قدرت، ضعف و کمبود و کاستی ها، موفقیت و دستاوردهایش را به...

ارتباط مستقیم

جستجو

هارپر لی، خالق کتاب «کشتن مرغ مقلد» یکی از جاودانه‌ترین آثار ادبی آمریکا در سن ۸۹ سالگی درگذشت.یکی از کارمندان شهرداری مونروویل در ایالت آلاباما، زادگاه و محل زندگی هارپر لی، در تماس تلفنی با خبرگزاری رویترز مرگ این نویسنده را تایید کرد.«کشتن مرغ مقلد» نگاهی به خوب و بد حوادث و قضایا از منظر یک کودک که از روی آن فیلمی موفق نیز ساخته شده است. هارپر لی پس از ۵۵ سال داستان دیگری با‌‌ همان شخصیت‌ها که از منظر دیگری به مسائل نگاه می‌کنند، منتشر کرد.طی چندین دهه گذشته تصور می‌شد که هارپر لی ماجرای داستان «کشتن مرغ مقلد» را پی نخواهد گرفت ولی انتشار کتاب دوم او با عنوان «برو و دیده‌بانی بگمار» که در حقیقت دامه کتاب اول اوست، در ژوییه ۲۰۱۵ یک رویداد ادبی مهم شد و تعجب دوستدارانش را برانگیخت.در کتاب «کشتن مرغ مقلد» اتیکاس، پدر اسکات فنیچ شخصیت کودک و راوی داستان، وکیل شرافتمند و ناموفقی است که وکالت یک مرد سیاهپوست را که ناعادلانه به قتل یک زن سفیدپوست متهم شده برعهده می‌گیرد. ولی در کتاب «برو دیده بانی بگمار» می‌بینیم که اتیکاس فینچ سالخورده دیدگاه‌های نژادپرستانه دارد و این قضیه، فرزندش اسکات را به شدت ناامید می‌کند.

Read more...

بابک غفوری آذر

پخش مستندی افشاگرانه در هفتمین روز جشنواره فیلم برلین، بار دیگر نام ایران را در این رویداد معتبر سینمایی مطرح کرد. اما طرح نام ایران، نه به خاطر فیلمی ساخته فیلمسازان ایرانی، بلکه به دلیل مضمون مستند «روزهای صفر» بود، مستندی که ابعاد تازه‌ای از حملات سایبری علیه تاسیسات هسته‌ای ایران را فاش می‌کند.مستند «روزهای صفر» ساخته الکس گیبنی، مستندساز آمریکایی سرشناس و برنده چندین جایزه معتبر از جمله جایزه اسکار به خاطر فیلم مستند «تاکسی به سویه تاریکی» است.مستند تازه آقای گیبنی با محور قرار دادن طراحی و اجرای ویروس استاکس‌نت، با لحنی انتقادی به موضوع حملات سایبری در دنیا پرداخته است. در این مستند با برخی از مقام‌های پیشین دولت‌های آمریکا و اسرائیل از جمله مایکل هِیدن، رئیس پیشین آژانس امنیت ملی آمریکا، و يوال اشتاينيتز، وزیر اطلاعات پیشین دولت اسرائیل، گفت‌وگو شده است. همچنین برخی از مشاوران امنیتی پیشین و فعلی دولت آمریکا حاضر به همکاری با این مستند شده‌اند.

Read more...

mesr wa malikaye mesri

 

گروهی از باستان‌شناسان جمهوری چک موفق شده‌اند آرامگاه یک ملکه مصری ناشناخته را که همسر«فرعون نِفِرفِره» است، بعد از ۴۵۰۰ سال از دل خاک بیرون آورند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، مقام‌های مصری خبر فوق را روز یکشنبه، ۱۴ دی‌ ماه اعلام کردند. بر این اساس، آرامگاه این ملکه مصر باستان در منطقه ابوصیر بوده که مکان «شهر مردگان» پادشاهی کهن در جنوب غربی قاهره است، منطقه‌ای که به واسطه چندین هرم ساخته‌شده برای فرعون‌های پنجمین دودمان فراعنه‌ مصر باستان شهرت دارد. فرعون نِفِرفِره یکی از اعضای این دودمان بوده است.

ممدوح الدماطی، وزیر آثار تاریخی مصر، در بیانیه‌ای گفت که نام همسر فرعون نِفِرفِره پیش از این اکتشاف ناشناخته باقی مانده بود. با این حال، به گفته الدماطی، نام این ملکه فراموش شده «خِنتاکاوِس» است: «برای نخستین بار ما با نام این ملکه - که پیش از کشف آرامگاهش ناشناخته بود - آشنا شدیم.»

بدین ترتیب، نام رسمی ملکه تازه از خاک سربرآورده «خِنتاکاوِس سوم» خواهد بود، چراکه پیش از او دو ملکه به نام خِنتاکاوِس شناسایی شده بودند.

نام و نشان پیکر کشف شده در آرامگاه بر روی دیواره‌های این محل حک شده بود. به گفته الدماطی: «این اکتشاف به ما کمک خواهد کرد که با ابعاد جدیدی از دودمان پنجم فراعنه، و همچنین دودمان چهارم، آشنا شویم که شاهد ساخت اولین اهرام در این سرزمین بودند.»

میروسلاو بارتا، رئیس گروه اعزامی مؤسسه مصرشناسی از جمهوری چک، در توضیحاتی گفت که آرامگاه خِنتاکاوِس سوم در مجموعه آرامستان فرعون نِفِرفِره کشف شد: «به همین دلیل به این جمع‌بندی رسیدیم که این ملکه همسر نِفِرفِره است.»

یکی از مقام‌های رسمی وزارت آثار تاریخی مصر نیز گفت که آرامگاه مربوط به اواسط دوران زمامداری دودمان پنجم فراعنه (بین سال‌های ۲۹۹۴ - ۲۳۴۵ پیش از میلاد مسیح) بوده است.

باستان‌شناسان همچنین حدود ۳۰ عدد ظروف مختلف در محل آرامگاه یافتند که ۲۴‌ دست آنها از جنس سنگ آهک و چهار دست از جنس فلز مس بودند.

6/1/2015

عبدالله سهرابیabdulla sohrabi

با تلاش مستمر چند ماهه ی انجمن ادبی مریوان و با حمایت مادی و معنوی جمعی از فعالان عرصه های سیاسی و فرهنگی وتحت نظارت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مریوان کنگره احمد بگ کوماسی در چهارم وپنجم دی ماه سال جاری برگزار شد شایان توجه است احمد بگ کوماسی شاعری وطن دوست فراموش شده در قرن 19 میلادی(1876-1793) هم عصر مولوی کورد و متخلص به خالوی کوماسی در روستاهای کوره دره و برده سپی کوماسی بخش مرکزی مریوان متولد و زندگی کرده است بنابراین وتحقیقا از قوم وتبار اصیل کوماسی بوده است که تا کنون در شان وشخصیت این شاعر گرانمایه اقدام شایسته ای صورت نگرفته است؛این کنگره اولین گام واقدام ارزشمندی در معرفی این شاعر گران قدر و دیار فراموش شده کوماسی بود اما این اقدام ارزشمند حاوی درسها و بیانگر حقایق و واقعیت های مثبت و منفی آشکار و پنهانی بود که لازم میدانم بعنوان کسی که همچنان مدعی نمایندگی جمعی از مردم نه

Read more...

tabloye hitler

 

يک نقاشی آبرنگ از تالار شهر قديمی مونيخ که يک قرن پيش توسط «آدولف هيتلر» کشيده شده در يک مزايده در کشور آلمان به مبلغ ۱۶۲ هزار دلار به فروش رفته است.

به گزارش خبرگزاری اسوشيتدپرس، «کاترين ويدلر»، مدير حراجی ويدلر در نورمبرگ، گفت که اين اثر هنری مشتريانی «از چهار قاره جهان» داشته و در نهايت به «يک مشتری از خاورميانه» فروخته شد. خانم ويدلر اطلاعات بيشتری درباره صاحب جديد نقاشی هيتلر ارائه نداد.

پيش از آغاز مزايده کارشناسان معتقد بودند که اين نقاشی آبرنگ از هيتلر دست کم ۵۰ هزار يورو به فروش خواهد رفت. 

تابلوی فوق در ابتدا متعلق به دوخواهر سالمند بود که آن را از پدربزرگ خود به ارث برده بودند. به ظاهر پدربزرگ اين دو نقاشی هيتلر را در سال ۱۹۱۶ خريده بود.

نقاشی های به‌جا مانده از هيتلر هرازچندگاهی در حراجی‌های معروف جهان به فروش می‌رسند اما آن‌چه اين تابلوی به‌خصوص را متمايز کرده، موجود بودن قبض خريد اوليه آن و نامه‌ای رسمی به امضای «آلبرت بورمان»، آجودان ويژه هيتلر و برادر «مارتين بورمان»، منشی شخصی وی، است.

بنابر اعلام حراجی ويدلر، تابلوی فوق ابعادی برابر با ۲۸ در ۲۲ سانتی‌متر دارد و در پايين آن امضای هيتلر به چشم می‌خورد که نام خود را با حروف لاتين «آ. هيتلر» امضا کرده است.

بر اساس متن نامه همراه تابلو به نظر می‌رسد که مالک آن در زمان نازی‌ها عکسی از اين اثر را به دفتر هيتلر فرستاده و درباره اصالت آن پرسيده بود. در پاسخ، بورمان – به عنوان آجودان ويژه ديکتاتور نازی – در نامه بدون تاريخ خود نوشت به نظر می‌رسد که اين تابلو «يکی از کارهای پيشوا باشد».

26/11/2014

sadeqe hidayat1

 

« سی و هفت عیب ایرانی‌ها از نگاه صادق هدایت »
۱- اکثر ما ایرانی‌ها تخیل را به تفکر ترجیح می دهیم.
۲- اکثر مردم ما در هر شرایطی منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح می‌دهند.
۳- با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم.
۴- به بدبینی بیش از خوش‌بینی تمایل داریم.
۵- بیشتر نواقص را می‌بینیم اما در رفع آنها هیچ اقدامی نمی‌کنیم.
۶- در هر کاری اظهار فضل می‌کنیم ولی از گفتن نمی دانم شرم داریم.
۷- کلمه من را بیش از ما به کار می بریم.
۸- غالباً مهارت را به دانش ترجیح می‌دهیم.
۹- بیشتر در گذشته به سر می‌بریم تا جایی که آینده را فراموش می‌کنیم.
۱۰- از دوراندیشی و برنامه‌ریزی عاجزیم و غالباً دچار روزمرگی و حل بحران هستیم.
۱۱- عقب افتادگی‌مان را به گردن دیگران و توطئه‌ی آنها می‌اندازیم، ولی برای جبران آن قدمی بر نمی‌داریم.
۱۲- دائماً دیگران را نصیحت می‌کنیم، ولی خودمان هرگز به آنها عمل نمی‌کنیم.
۱۳- همیشه آخرین تصمیم را در دقیقه ۹۰ می‌گیریم.
۱۴- غربی‌ها دانشمند و فیلسوف پرورش داده اند، ولی ما شاعر و فقیه!
۱۵- زمانی که ما مشغول کیمیا گری بودیم غربی‌ها علم شیمی را گسترش دادند.
۱۶- زمانی که ما با رمل و اسطرلاب مشغول کشف احوال کواکب بودیم غربی‌ها علم نجوم را بنا نهادند.
۱۷- هنگامی که به هدف‌مان نمی رسیم، آن را به حساب سرنوشت و قسمت و بدبیاری می‌گذاریم، ولی هرگز به تجزیه و تحلیل علل نمی‌پردازیم.
۱۸- غربی‌ها اطلاعات متعارف خود را در دسترس عموم قرار می‌دهند، ولی ما آنها را برداشته و از همکارمان پنهان می‌کنیم.
۱۹- مرده هایمان را بیشتر از زنده هایمان احترام می‌گذاریم.
۲۰- غربی‌ها و بعضاً دشمنان ما، ما را بهتر از خودمان می‌شناسند.
۲۱- در ایران کوزه‌گر از کوزه شکسته آب می‌خورد.
۲۲- فکر می‌کنیم با صدقه دادن خود را در مقابل اقدامات نابخردانه خود بیمه می‌کنیم.
۲۳- برای تصمیم‌گیری بعد از تمام بررسی‌های ممکن آخر کار استخاره می‌کنیم.
۲۴- همیشه برای ما مرغ همسایه غاز است.
۲۵- به هیچ وجه انتقاد پذیر نیستیم و فکر می‌کنیم که کسی که عیب ما را می‌گوید بدخواه ماست.
۲۶- چشم دیدن افراد برتر از خودمان را نداریم.
۲۷- به هنگام مدیریت در یک سازمان زور را به درایت ترجیح می‌دهیم.
۲۸- وقتی پای استدلالمان می لنگد با فریاد می خواهیم طرف مقابل را قانع کنیم.
۲۹- در غالب خانواده‌ها فرزندان باید از والدین حساب ببرند، به جای اینکه به آنها احترام بگذارند.
۳۰- اعتقاد داریم که گربه را باید در حجله کشت.
۳۱- اکثراً رابطه را به ضابطه ترجیح می‌دهیم.
۳۲- تنبیه برایمان راحت‌تر از تشویق است.
۳۳- غالباً افراد چاپلوس بین ما ایرانیان موقعیت بهتری دارند.
۳۴- اول ساختمان را می‌سازیم بعد برای لوله کشی،کابل‌کشی و غیره صدها جای آن را خراب می‌کنیم.
۳۵- وعده دادن و عمل نکردن به آن یک عادت عمومی برای همه ما شده است.
۳۶- قبل از قضاوت کردن نمی‌اندیشیم و بعد از آن حتی خود را سرزنش هم نمی‌کنیم.
۳۷- شانس و سرنوشت را برتر از اراده و خواست خود می‌دانیم....

15/11/2014

asadgheraghi10
سالهای میانی دهه ی هفتاد شمسی،اوج تکاپوی نسلی بود که به دنبال هویتی تازه برای ادبیات کُردی در حوزه ی کرمانشاه می گشت. پاتوق این جمع عموما گیلانغرب ، اسلام آباد غرب و کرمانشاه بود. جمعی که به دور از هرگونه نگاه افراطی یا غیر ادبی،تنها دلبسته ی دنیای شعر بود و بس.همین تعلق به جوهره ی ادبیات و فرهنگ توانست چهره های شاخص آن جمع را به دنیای ادبیات امروز برساند.امروزی که با سر افرازی شاهد جشن شکوه ادبیات کُردی در حوزه ی کرمانشاه هستیم. 
در آن میان که جمعی دانش آموخته با انگیزه ای متفاوت گام به میدانی تازه نهاده بودند و با تئوریهای شعر معاصر می توانستند ارتباط بگیرند،کمتر اتفاق می افتاد که با شاعری سنت گرا عقد اخوت ببندند و با نگاهی تند هر چه که به دنیای کهن و ادبیات کهن مربوط بود،پذیرفته نمی شد و حتی برخی را نکوهش می کردیم(که کاری واقع بینانه نبود).جوانی بود و سقف آسمان آرمان ها بلند!.
فعالیت های ادبی چراغی با جوانان گره خورده بود
اما همواره یک پیر فرزانه پا به پای جوانترها پیش آمد و توانست با هنر خاص خویش،پیوند دهنده ی بین دو نسل شعر کُردی باشد: نسلی که دل به مثنوی هجایی و فاکتورهای محدود ایلی سپرده بود و گروهی تازه نفس که افق نگاهشان مرزهای ایل را کوچک و محدود می دید. اگر چه او  از قالب مثنوی های پنج هجایی برای شاعرانه هایش استفاده می کرد اما را دیگر کسی او را سنتی و عشیرتی نمی دانست . به طور عجیبی فعالیت های ادبی اش با جوانان گره خورده بود و هر محفلی که به ادبیات کُردی مربوط می شد ،زنده یاد اسد چراغی حضوری پر رنگ داشت. با پوششی ممتاز و هیبتی متفاوت.
اما کدام فاکتورها می توانست اسد چراغی را به جمع نوگرای ادبیات کُردی در جغرافیای کرمانشاه گره بزند؟ برای پاسخ، نیاز به چینش «صغرا و کبراهای» متعدد نیست. او مشترکات قابل اعتنایی با گروه پیشرو داشت. و حتی برگه ی اعتباری برای حضور شاعران کُرد در شب شعرها و محافل ادبی شد .چراغی که او را «ممو اسد» صدا می کردیم، انگیزه هایی بسیار متفاوت با سن و سالش داشت. وقتی به «انجمن سروه» می آمد انگار به اولین پله های جوانی گام می گذاشت. نه اینکه انجمن همسایه ی دیوار به دیوارش باشد و برای تفنن سری به آنجا بکشد.آن پیرمرد در آستانه ی هفتاد سالگی از کرمانشاه به راه می افتاد تا به اسلام آباد برسد و در نشست هفتگی انجمن شرکت کند. 
 چراغی راوی رنج های روزگار خویش بود
شعرش با هم نسلانش متفاوت بود. عموماً همه ی آنان درگیر نگاه محدود تغزلیِ عشیرتی بودند اما او دغدغه هایی دیگرگون داشت. شعرش پیش از آنکه رنگ و بوی عواطف جویده شده ی ایلی داده باشد، درگیر رنج های اجتماعی شد و بیش از آنکه راوی رنج های روزگارش باشد، سرشار از تعلقات ملی و حماسی بود. به اصول و نمادهای فرهنگی و اجتماعی کرمانشاه توجه داشت و دلواپس مردمان بی کسی بود که در اطرافش آسمان ابری شان دیدن نداشت. شعر کُردی در جغرافیای کرماشان و ایلام تا روزگار معاصر به شکلی بارز تن به تجربه ی نگاههای اجتماعی نداده بود. اما در میان سنتی سرایان این حوزه، شعر شامی کرماشانی چراغ روشنی برای نگاه های عام اجتماعی شد. اسد چراغی نیز در دنیای خاص خود در پی بنیان ستون هایی بود که می توانست به شعر کُردی این دیار با نگاههای اجتماعی اعتبار خاصی ببخشد. شعر چراغی تکه ای از پازل شعر کُردی است با نگاه خاص ، اندیشه ی خاص و آرمانهای خاص خود.
نامی که در حوزه ی ترانه سرایی کُردی ماندگار شد
از حدود یک دهه ی پیش به این سو برخی از اشعارش را ترانه خوانان نام آشنای کُرد می خواندند و بدین گونه اسد چراغی توانست در فضای ترانه سرایی کُردی نیز نام و اعتباری کسب کند. مشتاقان ترانه های کُردی، بارها ترانه ی: «خوه یشکه خاسه گه ی لباس کوردی پووش» را شنیده اند و از لحظه لحظه ی آن لذت برده اند. ترانه ای که جدا از لذت های حسی به گونه ای یاد آور برگی از هویت فرهنگی کُردان گُرد این دیار می تواند باشد.
یکی دو سالی بود که به ناگاه حضور اسد چراغی در محافل ادبی کاملاً بی رنگ شد. بسیاری از دوستداران حوزه ی ادبیات کُردی از همدیگر سراغش را می گرفتند. اما هیچ نشان آشکاری از او نیافتیم.در این اواخر می گفتند که به دلیل کهولت دچار فراموشی نیز شده است. آخرین روزهای سال ۹۲ توانستم با پسرش کاوه ارتباطی تلفنی داشته باشم. قرار شد با جمعی از دوستان اهل ادب بعد از تعطیلات به منزلشان برویم و دیداری تازه شود. اما از آن جا که گاه برنامه ریزیها با اتفاقاتی عجیب همراه است، با خبر تلخ درگذشتش روبرو شدیم.
«قدری» که باید می شناختیم.
باید در این اواخر بیشتر به دیدارش می رفتیم و قدر شناسی می کردیم. اما افسوس که آنچه که شایسته اش بود به جا نیاوردیم. مهربانی های وصف ناشدنی اش را بر دریچه های دلمان نقش خواهیم زد تا فردا و فرداهای دیگر و اکنون که نمی توانیم دستان گرمش را بفشاریم آثار بر جای مانده اش را به شکلی که شایسته است به آیندگان بشناسانیم.
17/04/2014

جلیل آهنگرنژاد

م:سایت بلوط

 

Nazeri

خیابان‌های آمریکا، ناگفته‌هایی از حضور آنها در خود دارد. این روزها شهرهای مختلف آمریکا در حالی پذیرای تور کنسرت شهرام و حافظ ناظری شده است که این دو موسیقیدان موفق شده‌اند شمار زیادی از مخاطبان غیرایرانی را جذب سالن‌های مهم موسیقی این کشور کنند.

به نوشته شرق، در کنار استقبال چندهزارنفری از آخرین اجرایشان در لس‌آنجلس، آلبوم «ناگفته» حافظ ناظری نیز که قبل از نوروز به طور همزمان در ایران و سایر کشورها در سطح جهانی پخش شده بود توانست رکورد‌شکنی کند. این آلبوم نه‌تنها رکورد فروش آلبوم‌های شرکت سونی را در یک کنسرت شکست بلکه تاکنون توانسته در رتبه دوم فروش موسیقی کلاسیک جهان قرار گیرد. این آلبوم که در ایران با عنوان «بعد یازدهم» توزیع و منتشر شده، اولین بخش از «سمفونی رومی» است که از طریق شرکت سونی منتشر شده است. برای اولین‌بار در تاریخ خاورمیانه این شرکت در بخش کلاسیک خود اثری مستقل از یک آهنگساز خاورمیانه‌ای را تولید کرد و پخش آن در ایران و کشورهای دیگر به صورت همزمان از 23 اسفند آغاز شد.

با وجود اینکه کمتر از یک‌ماه از انتشار این آلبوم می‌گذرد اما «ناگفته» توانسته است در جدول پرفروش‌های موسیقی کلاسیک جهان قرار بگیرد و رتبه دوم را از آن خود کند. حافظ ناظری روز جمعه در حالی که از فرودگاه لس‌آنجلس عازم واشنگتن بود در گفت‌وگویی اختصاصی با خبرنگار «شرق» در مورد استقبال از این اثر گفت: «آلبوم ما در رتبه دوم موسیقی کلاسیک جهان قرار گرفته است. البته در ابتدای روند توزیع، در رتبه پانزدهم قرار گرفته بودیم اما بعد از یک هفته، توانستیم رتبه چهارم و در نهایت رتبه دوم را کسب کنیم. با توجه به فروش روزافزون سی‌دی، می‌توان امیدوار بود رتبه اول را هم به دست بیاوریم.»

در کنار انتشار آلبوم، ناظری‌ها و دیگر هنرمندان این اثر درحال برگزاری تور کنسرت‌هایشان هستند. یکی از این کنسرت‌ها 29 مارس در سالن «نوکیا تئاتر» شهر لس‌آنجلس برپا شد و به گفته ناظری مورداستقبال مردم زیادی قرار گرفت: «تور کنسرت‌های ما در شهرهای مختلف درحال برپایی است که یکی از موفق‌ترین آنها در سالن نوکیا تئا‌تر بود. این کنسرت از سوی کمپانی AEG که یکی از بزرگ‌ترین کنسرت‌گذاران دنیاست، برنامه‌ریزی شد و 5500نفر به تماشای آن آمدند. در کنار هموطنان ایرانی، مخاطبان غیرایرانی هم خیلی زیاد بودند و از جوانان 18ساله تا زنان 70ساله در این کنسرت حضور داشتند.»

ناظری درباره جزییات کنسرت عنوان کرد: «این، تنها کنسرتی بود که دیپاک چوپرا نیز در آن شرکت کرد. او اجرای برنامه را هم برعهده داشت و در بخشی از کنسرت، اشعار مولوی را به زبان انگلیسی دکلمه کرد. من و پدرم نیز مثنوی‌خوانی کردیم. ما در این مثنوی‌خوانی‌ها بخشی از سی‌دی «بعد یازدهم» و تعدادی از آثار گذشته را با طرحی جدید اجرا کردیم. هشت نوازنده هم ما را همراهی می‌کردند.»

این نوازنده سه‌تار در ادامه درباره دریافت لوح از سوی شرکت برگزارکننده کنسرت گفت: «موفقیت این اجرا به‌قدری زیاد بود که شرکت AEG حتی خواستار عقد قرارداد برای سال آینده شد و همین کمپانی در انتهای کنسرت به من، شهرام ناظری و دیپاک چوپرا لوح تقدیری با نام Breaking Record اهدا کرد. این لوح برای کسانی است که توانسته‌اند رکوردها را بشکنند.»

این آهنگساز در ادامه از فروش آلبوم «بعد یازدهم» در کنار برگزاری کنسرت خبر داد: «در همان شبی که کنسرت ما در نوکیا تئاتر برپا شد، 1500شماره از سی‌دی «بعد یازدهم» فروخته شد که همین موضوع یک رکورد برای شرکت سونی به شمار می‌رود چون پیش از آن بالاترین میزان فروش سی دی شرکت سونی در یک کنسرت 850 شماره بود.»

ناظری با بیان اینکه برگزاری کنسرت در «نوکیا تئا‌تر» و فروش موفق آلبوم در سطح موسیقی کلاسیک جهان، یک حرکت خوب برای موسیقی ایران در جهان است، در مورد جزییات کنسرت‌هایشان در دیگر شهرها اظهار کرد: «روز شنبه، 16 فروردین در حالی در سالن «وارنر تئاتر» واشنگتن روی صحنه رفتیم که همه بلیت‌ها از قبل به فروش رفته بود. در ادامه تور کنسرت در آمریکای شمالی روز 13 آوریل به شیکاگو، 19 آوریل به آتلانتا، 20 آوریل به هوستن و 26 آوریل به ونکوور سفر می‌کنیم.»

آلبوم «بعد یازدهم» همزمان با پخش جهانی در ایران هم در دسترس است. هرچند که پخش آن یک هفته پیش از تعطیلات نوروز باعث وقفه در این زمینه شده اما به گفته سیدعلی نیکونیا، مدیر روابط عمومی موسسه «آوای هنر» و صاحب‌امتیاز آلبوم در داخل کشور، تاکنون فروش این اثر رضایت‌بخش بوده است: «با اینکه ما تنها یک هفته به عید نوروز وقت داشتیم و ناچار بودیم همزمان با پخش جهانی، توزیع آلبوم را انجام دهیم اما با وجود تعطیلات، استقبال از آلبوم خوب بوده و انتظار می‌رود از این پس، فروش بیشتری را هم شاهد باشیم.»

او درباره نحوه توزیع آلبوم گفت: «توزیع کار به صورت مویرگی است. در این روش اثر در سوپرمارکت‌‌ها و فروشگاه‌های فرهنگی در دسترس مردم قرار می‌گیرد. البته شهرکتاب‌ها هم به‌عنوان یکی از مراکز فرهنگی که مخاطبان خاص خود را دارند جزو محل‌هایی هستند که آلبوم را ارایه کرده‌اند اما از آنجاکه شرکت‌های مویرگی به صورت مستقیم به شهر کتاب‌ها کالا نمی‌دهند، این کار از طریق بخش دیگری انجام می‌شود.»

با موفقیت‌های پی‌درپی برای این آلبوم در خارج از کشور به‌نظر می‌رسد رویاهای«ناظری جوان» در حال واقعیت‌گرفتن است. او در روزهای پایانی سال گذشته به بلندترین نقطه تهران یعنی «گنبد آسمان» واقع در برج میلاد آمد تا در میان خبرنگاران و اهالی موسیقی از اهداف آینده و آرزوهایش بگوید. گفته بود که با این اثر قصد داشته بخش ناگفته فرهنگ و هنر ایران را به جهانیان معرفی کند. بیش از یک ماه است که او و پدرش ایران را ترک کرده‌اند و به نظر می‌رسد این هدف در حال شکل‌گیری است. این روزها شهرام ناظری شوالیه آواز ایران هم پسرش را در این کنسرت‌ها همراهی می‌کند. دیپاک چوپرا فیلسوف هندی که از سوی مجله تایم به‌عنوان یکی از صد قهرمان و الگوی قرن انتخاب شده هم در این اثر مشارکت داشته است. چوپرا همان موسیقیدانی است که با آلبوم «هدیه عشق» اشعار مولانا را به زبان انگلیسی و فارسی آهنگسازی و اجرا کرد. همچنین می‌توان به حضور دیگر نوازنده‌های موسیقی که تاکنون نامزد یا دارنده جایزه‌های معتبر موسیقی همچون «گرمی» شده‌اند اشاره کرد؛ نوازندگانی چون ذاکر حسین نوازنده طبلا، گلن ولز نوازنده سازهای کوبه‌ای، مت هایموویتز نوازنده ویولن‌سل و پاول نیوبائر نوازنده ویولا.

12/04/2014

zhenjaen

وسعت دنیای من بسیار کوچک است اگر خیالم حساب نکنم چیزی ازآن باقی نمی ماند
خانه،رک بگویم دیگر دوستش ندارم
یک کوچه ، که هر وقت به آن نگاه می کنم ؛ به مانند آدم هیزی می ماند که همیشه من را دید می زند

مسیری که در آن به مدرسه می روم ، کاش طولانی تر بود اگر می توانستم در آن مسیر زیر سایه درختان قدم بزنم و اگر مردها را در آن مسیر راه نمی دادند آرامشی داشت زندگی در ان لحظه

مدرسه ؛شک ندارم خیر من را نمی خواهد
آنکه به مدرسه رفتن بیش از همه نیاز دارد خود مدرسه است
..

از قصد رمان می خوانم
بدون آنکه پاسبانانم متوجه شوند با شخصیت های رمان رهسپار سفری طولانی می شوم در سفرهای که می روم به مردی نیاز ندارم که من را نگهبانی دهد

شبها دیروقت رمان می خوانم می خواهم در خیالم پاسبانانم را زجرکش کنم رگ غیرت شان را بارها ترکانده ام
من نیمه شبها،در خطرناکترین زمان رهسپار سفر می شوم
یقین دارم مردها از نمیه شبها می ترسند از آن نیمه شب های که باران می بارد و من در خیالم به هر جا که دلم بخواهد می روم او دستش به من نمی رسد
پاسبانانم در خیالم نمی توانند قلو زنجیرشان را بر من سوار کنند

رمان که می خوانم جسارتم به بلوغ می رسد شخصیت های زن داستان را به سوی آنچه که خود در واقعیتم نمی توانم بدان برسم هول می دهم به جلو
ترغیب شان می کنم به هر قیمتی که شده باید به آنچه که من نمی توانم برسم ،آنها برسند

در رمان های که من می خوانم مرد ها کر و لال اند و تاریخ از زبان یک زن روایت می شود
زنی که نمی خواهد برای آنکه پذیرفته شود ژست مردانه بگیرد ،لباس مردانه بپوشد و کلفت حرف بزند تا ثابت کند که جسور است

زنی که از بس پیامبری ملک مردان بوده است حتی آن را هم نمی خواهد

زنی که زن می ماند ، ناز می کند اما تصوری که یک عمر بشر(مرد و زن) از زن را داشته است را نابود میکند

من در خیالم حقیقت زن بودن را یافته ام
خیالم مال خودم است مالکیت آن مال خودم است
..

لااقل خیال بافی کنی(د) م


ژیان بیگ زاده

-یکم 

07/03/2014

 

jiiianbigzade

 

حلبچه شهادت بدهد
به خاکستری بودن هر چه خاکستری است که نگاه می کنم جز خاکستری دیدن انتظاری ندارم ببینم
من
من دیر زمانیست سفر در هوشیاری زمان را به این خاطر رهسپار می شوم که از مستی نجاتم دهد
تا در هوشیاری زمان گم شوم
شناسنامه شهری کهنه که همه از آن فراری اند
جزی از من بودن بوده است
قسم م بدهند
تمام شهیدان شیمیایی سردشت سر بر آورند
مصدومین در سرفه هایشان خون چرک شیمیایی بیرون دهند
بعث یا طراح ژینوساید بیاید بگوید که من این شهر را شیمیایی زده ام
تمام عکس های پر از ترس و درد جلوی چشمانم رژِه بروند
حلبچه شهادت بدهد
شب نشینی مادران قد قلم کند
گورگن ها خاطرات بازگو کنن
هر گز باور نمی کنم
شما هم باور نکنید
شایعه است
دروغ است
دروغ
کجا را شیمیایی زده اند
مگر میشود
مفت است
نمی ارزد
برو عمو
برو زن
مگر میشود شهری راشیمیایی زد
مصدومش دکتر نداشته باشد بیمارستان در شهر نباشد
مصدومش پرونده نداشته باشد
کودکش پارک نداشته باشد فرزندش بیکار باشد
شهر مثل گل نباشد بهشت نباشد
داروخانه اش برای مصدوم شیمیایی دارو نداشته باشد
روز وقوع شیمیایی شهر تعطیل عمومی نباشد
هم وطن کورد ازآن واقعه خبر نداشته باشد
با هیچ روز دیگر فرق نداشته باشد
بساط عروسی برپا باشد
کودکش بعد سه دهه لبخند بر لب نداشته باشد
مگر میشود شهری را شیمیایی کرد کسی شاکی نباشد
مگر میشود فرزند شهید اینقدر بیخیال باشد که بعد26 سال روز سکوتش را نشکسته باشد فرزند مصدوم صدای ناله عزیزش را به گوشی کسی نرسانده باشد
همشهری چون خودش شیمیایی نشده است رهگذر غریبه ای باشد
..

تکه ای از نوشته کوتاه -- حلبچه شهادت بدهد7 تیر 91— به امید این که لااقل امسال در روز بمباران شیمیایی حلبچه و سردشت تالارها و بساط عروسی تعطیل باشد یک روز بازار شهر تعطیل باشد مدارس و دانشگاهاه تعطیل باشند .بگذار کسی سیاه نبوشد و کسی گریه نکند اما به حامیان تاریکی ثابت کنیم که کودکان مان این سرزمین را خواهند ساخت

..
ژیان بیگ زاده

02/03/2014

 

 

mehran zare

یک گرافیست کرد در رقابت های جشنواره جهانی "آرت مووز" کشور لهستان در ردیف ۱۰ گرافیست برتر جهان جای گرفت.
بر اساس گزارش های رسیده به پایگاه خبری روز در رقابت های جهانی فستیوال " Art Movesl" شهر "تورن" لهستان که در روز ۱۴ سپتامبر مراسم افتتاحیه آن برگزار می شود، در بخش هنر بیلبورد با موضوع "معنا کجاست؟بالا یا پایین؟ "سید مهران زارع" هنرمند کرد اهل سنندج از میان ۷۸۴ شرکت کننده از ۶۲ کشور جهان در ردیف ۱۰ هنرمند و گرافیست برتر جهان جای گرفت. قرار است که در روز ۱۴ سپتامبر آثار برگزیده این جشنواره در مراسمی با حضور هنرمندان برتر به نمایش در آید.

اثر برگزیده مهران زارع در فستیوال "Art Movesl"asari mehran zare

سید مهران زارع در گفتگویی اختصاصی با NNSRO در خصوص این رقابت ها اشاره کرد که "قطعا آثاری که به این جشنواره ارسال شده است از ارزش بالایی برخوردار بوده و انتخاب هنرمندان برتر از میان این حجم از آثار و شرکت کننده بسیار کار مشکلی است ". وی درخصوص اینکه چه معیاری برای برای انتخات آثار برتر از سوی داوران در نظر گرفته شده می افزاید "در حقیقت در این جشنواره پیام و هدف غایی این بوده که هنر مدرن را به عنوان فرمی از مکالمه همگانی ارتقا دهند و جامعه را با این مفاهیم آشنا و درگیر کنند و در نهایت هنرمندان جوان را تشویق به هنر درگیر در واقعیت نمایند".
شایان ذکر است که تنها هنرمندی که از ایران موفق به حضور در این جشنواره معتبر جهانی گشت هنرمند کرد "سید مهران زارع" بوده است. آقای زارع تا به حال موفق به کسب جوایز برتر بسیاری از جشنواره های داخلی از آن جمله نفر دوم جشنواره پوستر رستاخیز رنگ در سال ۸۸، اثر منتخب اولین دوسالانه ی پوستر طلوع، سه اثر چاپ شده در پنجمین کتاب سال گرافیک دانشجویی ایران و بسیاری دیگر از جشنواره ها شده است و همچنین وی نمایشگاه های تک نفره و گروهی متعددی را در داخل و خارج از ایران برگزار کرده است.

 

qandil

فیلم سینمایی کوهستان قندیل به کارگردانی "طاها کریمی" و فیلم کوتاه صدای باران به کارگردانی "جلال ساعد پناه" برنده جوایز اصلی جشنواره بین المللی فیلم دیجیتال هندوستان شدند. در این جشنواره که با حضور بیش از 50 فیلم کوتاه وبلند از 44 کشور جهان و در شهر دهلی برگزار شد، فیلم سینمایی کوهستان قندیل به کارگردانی "طاها کریمی" و با بازی قطب الدین صادقی و هنرمند و خواننده کرد "جومرت" جایزه بهترین فیلم این جشنواره را از آن خود کرد .

فیلم داستانی کوتاه "صدای باران" به کارگردانی جلال ساعد پناه نیز در بخش فیلم های کوتاه برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه این جشنواره شد. فیلم کوهستان قندیل اولین فیلم بلند "طاها کریمی" می باشد که قبل از این نیز در جشنواره بین المللی فیلم اورنس اسپانیا برنده جایزه بهترین فیلم این جشنواره شده بود. "طاها کریمی" قبل از این آثار کوتاه و نیمه بلندی چون زریان، مرز زندگی، کوهستان سفید و نفت سرطان شهر را در کارنامه خود به ثبت رسانده است.

 

aneshtain

در تابستان گذشته دانشمندان صحت نظریه نسبیت اینشتین را زیر سؤال بردند. آنها اعلام کردند که ذراتی به نام نوترینو احتمالا از نور هم سریعتر حرکت می‌کنند، اما گویا در محاسباتشان مرتکب اشتباهاتی شده‌ بودند.

Read more...

انتشار آلبوم جديد شهرام ناظری به نام "اميرکبير" با اشعاری از فريدون مشيری، مهدی اخوان ثالث و هوشنگ ابتهاج + سه ترانه از آلبوم
 آلبوم جديد شهرام ناظری به نام «امير کبير» با آهنگسازی و سرپرستی پژمان طاهری منتشر شد.
به گزارش خبرآنلاين، اين آلبوم دارای دو لوح فشرده به نام‌های «شب‌های پاييزی» و «اميرکبير» و شامل قطعه‌های اجراشده در کنسرت سال ۱۳۸۹ در شهر گرگان است.

ادامه یاداشت

آخرین اخبار

برنامه‌ی جمهوریخواهان

کتابخانه

جنبش جمهوریخواهی‌3

جنبش جمهوریخواهی‌4

جنبش جمهوریخواهی‌4