چندفرهنگگرایی ویل کیملیکا و فدرالیسم چندملیتی در ایران - بخش یکم
میثم بادامچی – این مقاله مدخل بحث درباره دیدگاه کیملیکا، فیلسوف سیاسی کانادایی درباره حقوق اقلیتهاست. خوانش دیدگاه او با نظر به وضعیت ایران صورت میگیرد.نگارنده این سطور قبلا در سال ۱۳۹۱ (یعنی سه سال پس از اعتراضات جنبش سبز) در سلسله مقالاتی در زمانه و بعدتر برخی از مهمترین ایدههای کیملیکا در باب چندفرهنگگرایی، خصوصا در کتاب شهروندی چندفرهنگگرا: یک نظریه لیبرال برای حقوق اقلیت ها (۱۹۹۵)، را مرور کرده و کوشیده بود بسنجد آن اندیشهها، خصوصا در بحث اقلیتهای قومی و ملی، بر ایران معاصر قابل انطباقاند یا نه.[1] در این مقاله و دو مقاله بعدی ضمن مرور برخی از مهمترین نکاتی که در مقالات گذشتهمان آورده بودیم به به سراغ آثار متاخرتر کیملیکا میوریم و به طور مشخص با بازخوانی فصل کتابی از او با عنوان «فدرالیسم چندقومیتی»[2] که در کتابی با عنوان فدرالیسم در آسیا در سال ۲۰۰۷ منتشر شده و بحثهای درگرفته حول آن، اندیشه کیملیکا در مورد اینکه آیا مدل فدراسیون چندملیتی او بر کشورهای خاورمیانه و بطور مشخص ایران قابل کاربست است یا نه را جویا میشویم. این مباحث بخشی از پروژه کلان نگارنده در یازده سال اخیر است در جستجوی مدلی بومی از چندفرهنگگرایی که سازگار با مطالبات قومیتهای غیرفارسزبان باشد و همخوان با وضعیت تاریخی-ژئوپولیتیک ایران و منطقه.
مروری بر برخی مهمترین مباحث کتاب شهروندی چندفرهنگگرا
کتاب شهروندی چندفرهنگگرا: یک نظریه لیبرال در مورد حقوق اقلیت ها[3] از زمان انتشارش در دهه نود میلادی مورد توجه جدی صاحب نظران واقع شد وحداقل دو جایزه یکی در کانادا و دیگری درآمریکا را از طرف انجمنهای علوم سیاسی برای نویسندهاش به ارمغان آورد. کتاب با جملات زیر آغاز