تقی روزبه
• آن چه که به سالگرد بزرگداشت ۲۲ بهمن امسال تشخص ویژه ای داده همانا کنتراستی است که از قرارگرفتن آن با خیزش دیماه دریک قاب بوجود آمده است. تباین و تقابل رنگ تولد و رنگ مرگ، سترونی و پیشرفت، بی آیندگی و ضرورت ساختن آن، کنتراست صحنه را تشکیل می دهد ...
چهل ساله شدیم، اما؟!
تظاهرات فرمایشی آبی را گرم نکرد! انقلاب مردم ایران علیه نظام استبدادسلطنتی و تحقق مطالبات سرکوب شده، البته فی نفسه معادل انقلاب اسلامی نبود. اما این هم واقعیت داشت که بخش های مدرن و ترقی خواه جامعه ایران فعالیت و پایگاه و نفوذکمابیش گسترده ای داشتند. به عنوان نمونه اکثریت بزرگ زندانیان زمان شاه را عمدتا چپ ها و غیرمذهبی ها تشکیل می دادند. اما آن ها پیش از انقلاب و در جریان انقلاب بهمن و بخش عمده ای حتی پس از انقلاب به نحو نامناسب و غیرانتقادی با توسل به توجیهاتی توخالی در کنار و همزیستی با بخش های سنتی و واپسگرا قرارگرفته بودند. بنا به دلایلی خارج از محدوده این مطلب، بتدریج تحکیم هژمونی تقریبا مطلق اسلام سیاسی و کنترل انقلاب توسط روحانیت، فاجعه بزرگی را رقم زد که هم چنان تداوم دارد. این رخداد از جهاتی به معنای یک واگشت بزرگ تاریخی و پرتاب از قرن بیستم به قرون وسطا بود. بنابراین گزافه نیست که از فرودفاجعه انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ ( در وجه مسلط) سخن بگوئیم. بیش از ۷۰ درصدجمعیت ۸۰ میلیونی ایران پس از انقلاب بهمن ۵۷ متولدشده اند. اما اکثریت بسیاربزرگی از همین نسل های تازه که در دامن انقلاب اسلامی بزرگ شده اند، زندگی، جوانی و آینده خود را تباه شده و بربادرفته می دانند. سوی دیگر این سکه آن است که روی گردانی و خشم و نفرت و خیزش آینده سازان هرکشوری به عنوان مهم ترین سرمایه های اجتماع، نسبت به سیستم حاکم ، به نوبه خود هر نظامی را بی آینده می کند. و چنین است که جمهوری اسلامی در آستانه چهل سالگی خود، بیش از هر زمانی فاقدافق و چشم اندازی روشن برای آینده خوداست که با وجودانواع تلاش های