سامان رسولپور
یک: «شاخ» و «شار» در مبارزات کردهای عراق یک دوگانه مفهومی منفک اما مرتبط هستند. شاخ همان کوهستان و شار همان شهر است. جلال طالبانی با خروج از حزب دموکرات کردستان عراق و تاسیس اتحادیه میهنی کردستان، عناصر تازه ای را به جنبش سیاسی کردها در شاخ و بعدها شار افزود. علاوه بر حفظ رگه هایی از «کردایهتی» آن را ایدئولوژیزه هم کرد. مام جلال تلاش کرد بین ناسیونالیسم و سوسیالیسم توازنی ایجاد کند. در عمل چقدر موفق بود یا نبود، بحثی جداست اما او و جریانش در آن دوره، داشتههای جنبش کرد در عراق را ارتقا دادند و جاذبههای تازه ای را به آن افزودند. جاذبههایی که خصوصا برای طبقه شهری و به ویژه جوانان تحصیلکرده در شهرهای کردستان عراق و در زونی که بعدها زون «سبز» خوانده شد، یک نقطه عطف محسوب می شد.
دو: جلال طالبانی شب های زیادی روی تخته سنگهای قندیل و زیر بمباران و توپباران ارتش عراق خوابید. صدام حسین دربهدر دنبال رهبر جوان و بلندپروازی می گشت که هم با ایده های سیاسی و هم با نیروی نظامی اش، خواب را از ارتش عراق و رهبری حزب بعث ربوده بود. این دوره فراز و فرودهای زیادی داشت. اما زمان فاکتور عجیبی است. بعدها ورق برگشت. رئیس جمهور سابق عراق دست بسته تحویل جلال طالبانی، شورشی دیروز و رئیس جمهور بعدی داده شد. جلال طالبانی