مصاحبه‌

2024-01-22-21-30-15که نسبت به فرم و شکل حکومت در ذیل بدان اشاره شده است تاسیس کنند. -بدیهیست حکومت دفاکتو مورد نظر می تواند در یکی از چهار...
2024-01-22-21-31-03مبارزه آزادیخواهی در کردستان انتظار دارد که به منظور حل مسالمت آمیز مسئله کردها در شرق کردستان، که جنبش ما بی صبرانە در پی آن...
2023-11-05-21-44-16کوردی و آزادی و صلح و عدالت و توسعه را چشیده، و با اعتماد به نفس بالایی عظمت و شکوه تمدن تاریخی خود را باز...
2024-01-22-22-19-13نمایان گردید، که آن را همچون برگی زرین در تاریخ نوین مبارزات حق طلبانه و سیاسی کورد و کوردستان دانسته، و تا جایی که تمام...

فرهنگ و هنر

2024-01-22-21-30-15که نسبت به فرم و شکل حکومت در ذیل بدان اشاره شده است تاسیس کنند. -بدیهیست حکومت دفاکتو مورد نظر می تواند در یکی از چهار...
2024-01-22-21-31-03مبارزه آزادیخواهی در کردستان انتظار دارد که به منظور حل مسالمت آمیز مسئله کردها در شرق کردستان، که جنبش ما بی صبرانە در پی آن...
2023-11-05-21-44-16کوردی و آزادی و صلح و عدالت و توسعه را چشیده، و با اعتماد به نفس بالایی عظمت و شکوه تمدن تاریخی خود را باز...
2024-01-22-22-19-13نمایان گردید، که آن را همچون برگی زرین در تاریخ نوین مبارزات حق طلبانه و سیاسی کورد و کوردستان دانسته، و تا جایی که تمام...

ارتباط مستقیم

جستجو

 نوشته شده توسط ایمل نقشبندی   naqshbandi aimal

ایمل نقشبندیازمدت چندی به اینطرف درافغانستان کلمه سیاست و سیاست مدارخود را در ردیف درجه اول گفت وشنودهای هرخانواده،هردفتر و دیوان هر شهر و ده قرار داده، مردم ما همۀ عمل کردهای روزمره حکومت، دولت و بلاخره همۀ مردم را چه اتفاقی باشد و چه شامل فرهنگ و تمدن همه را مربوط و منوط به سیاست جاری میدانند. روی این ضرورت بهتر است تعریف مکمل از سیاست را داشته باشیم و

این واژه را طور وسیع از گوشه و کنار مختلف تعریف کنیم با در نظر داشت دیدگاۀ های مختلف، افرادی سیاست را علم قدرت و یاعلم قدرت سیاسی ذکر کرده اند، همچنان عده یی دیگری علم سیاست را عبارت از مطالعه دولت درتمام شکل آن میدانند اولین سخنان را که در زمینه مبانی علم سیاست ارایه کرده اند، بحث بوده، که در برگیرنده ابعاد مختلف، دیدگاه های متفاوت با تعاریف و توصیفهای متفاوت بوده و است و مشخص کردن آن در اینجا خالی از دشواری ها نیست، روی این حقیقت نظریه پردازان و لغت شناسان تعریف های زیادی را ارایه کرده اند، ما میتوانیم مجموعۀ تعریف ها را در شش دسته طبقه بندی کنیم که هرکدام در نفس خود میتواند ما را کمک کند

1- تحقیقی

2- تعریفی

3 – تجویزی

4- تشریحی

5- تحدیدی

6- مختلط.

این تعریف ها واقعیت گرائی های مشخصی را میتواند ارائه دارد و از خود علت و معلولی داشته باشند آنانیکه دسته تحقیقی را مد نظر دارند درپی آن اند که از طریق استقراء به یک قاعدۀ عملی برسند و گاهی طور میشود که در راۀ رسیدن به حقیقت یک استقراء ناقص نظری را تفهیم میکنند و آن را حقیقت میدانند در حالیکه از حقیقت دور بوده و فاصله زیادی هم دارد، اما در مورد تعریف تشریحی یا شرح اسم، از یک پدیده اغاز میکنند اما اگر از راه منطق به تعریف وارد شوند طبق تعامل در جنس و فصل، فکر می کنند و پیدا شده ها را حد و رسم نام گذاری میکنند. اما آنانیکه عقیده مند تجویزی اند درتعریف خویش دیدگاه های ارزشی دارند بجای هدف اصلی هستی ها را دنبال کرده و بعدأ پشت ارزش و حقیقت می روند که در ضمن کنش عقلانی معطوف به ارزش و حقیقت را دارند. اشخاصیکه به تعریف تحدیدها عقیده دارند، تحدیدها زیادتر محدود به یک مفهوم یا موضوع مشخص حرکت کرده تعریف این شیوه نظرها بیشتر صبغه رنگ محیطی، مکانی و زمانی دارد نظریات شان انگیزۀ از حالت موجود است، نه از آینده و گذشته. اما برعکس مختلط به تعریف گفته میشود که تلفیقی از دو تعریف باشد هم تعریف اصلی را در برداشته و هم تجویزی را، که بطور مجرد معنی دیگر را ارائه میدارد. سیاست در زبان دری یا فارسی که با یکدیگر پیوند نزدیک دارند اینطور معنی شده( رعیت داری، حکومت، ریاست و داوری، مصلحت و تدبیر، عقوبت، دور اندیشی حتی بعضی ها مجازات و تنبیه نیز گفته اند) اما نظریه پردازان سیاسی معاصر از سیاست تعریف های جداگانه و زیاد نموده اند طور مثال:

1-    سیاست عبارتست از توزیع قدرتمندانۀ ارزش

2-      سیاست عبارت از اتحاد یک توده با توده های دیگر و چگونگی آن در اتحاد شان.

3-   سیاست به آن اطلاق میشود که یک توده راهی را برای زنده گی و پیشرفت خود درمیان همدیگرباز کنند و رفتار و کردار از روی فهم و دانش باشد.

4-   سیاستمدار باید به کسی گفته شود اگر تشویشی به هستی و دوام مداخله در امور ملتش ازسوی یکی یا زیاد تر از همسایه گان یا حکومت ها است آن را پیش از پیش دیده و دور اندیشمندانه در پی جلوگیری آن باشد.

5-      سیاست را میتوان از آگاه بودن انسانها به محیط و جامعه که در آن به سرمیبرند و سرنوشت مشترک خود را رقم می زنند دانست.

6-   بعضی ها به این عقیده اند که سیاست عبارت از مطالعه قدرت و نفوذ هرکسی به کسی دیگری و او را وادار به انجام عملی کند و یا از انجام عملی باز دارد.

7-      بعضی ها سیاست را فن و عمل حکومت ها در اجتماع انسانی میدانند.

8-   اگر سیاست را در اخذ تصمیم بدانیم بخصوص در مورد مسائل همگون که تصمیم گرفته میشود فرق می کند. مثلا تولید توزیع مصرف اموال مادی ولی تصمیم گرفتن در مورد ساختن بم اتوم و سلاح های هستوی جنبه سیاسی دارند نه فنی و اقتصادی. روی این اصل به مفهوم کلی تری میرسیم، با وجود آنکه برای محیط و قلمرو سیاست زیاد تر روی دو جمله فکر شده یعنی( قدرت و دولت) ولی بعضی ها سیاست را طور گسترده تر میدانند که شامل زیاد حیط های قدرت و نفوذ که به حیط نفوذ فرد برفرد اصابت میکند و به سیاست رابطه ندارد برعکس بعضی ها سیاست را آنقدر محدود میدانند که تصورشان تنها معنی حکم و تنبیه یا هم مشخص به دولت منحصر کرده اند. اما این تعریف نمیتواند احزاب و روابط بین المللی و سازمان های جهانی و جامعه جهانی را در برگیرد. چقدر خوب است که به این باور و اندیشه باشیم وبه حرف های زیرین عقیده مند گردیم. که ((سیاست دیانت است و دیانت سیاست)) آنانیکه دیانت درست ندارند سیاست شان نیز گره گشاه شده نمیتواند. آن سیاست رامعقول گفته میتوانیم که بتواند انسانها را بطرف شرافت، مسوولیت پذیری و جامعه انسانی سوق دهد درک مکلفیت ها را برای جامعه رشد دهد سیاست تنها ادارۀ خشک و خالی شمرده نمیشود بلکه اعمال خود تکامل انسان را همراه داشته وسودمند میباشد. وقتیکه میخواهیم علم سیاست را مطالعه کنیم در ذهن ما سوالات خطور می کند آیا سیاست علم است یا هنر؟ اگر علم است پس علم سیاست چیست؟ آیا در دنیا امروز علم وجود دارد که بخاطر آن پدیده های سیاسی قابل کنترول باشد؟ آیا قواعد برای استحکام و استقرار و حفظ کار عادلانه ترین دستگاه حکومتی وجود دارد؟ یا این علم میتواند دقت علوم دیگر را درک کند؟ روی این اصل بیائید در قدم نخست علم را تعریف کنیم. دانشمندان تقریبأ با اتفاق نظر علم را اینطور تعریف کرده اند. علم در لغت معرفت، دانستن، در یافت و درک کردن است اما در اصطلاح عبارتست از ادراک و معرفتی که از اتفاق و احتمال و خطا به دوراست باشد با وجود اینکه در مورد علم تعریف های زیاد وجود دارد ما میکوشیم چهار تعریف کلیدی را معرفی کنیم.

الف: مجموعه اطلاعات منظم مربوط به پدیده ها را میتوان علم نامید.

ب: رشته ای از دانش یا مطالعۀ، توده ای از حقایق و واقعیات که بطور منظم تشکیل شده، و اجرای قوانین کلی رانشان میدهند علم است.

ج: علم متشکل از معلومات است.

د: علم معرفت است که منظم با روش های معین بدست می آید و قوانین ثابت و پایدار واقعیتها را مشخص میکند. اگر ما چهار تعریف اساسی و مشخص را که ذکر نمودیم دقیق مد نظر داشته باشیم به این نتیجه می رسیم که سیاست از همان نظم ارتباط که همۀ علوم از آن بهره دارند برخوردار است و از نگاه عام مطالعات سیاسی را میتواند دربرگیرد، و کامل ترین مرحله ای علم است که بدان وسیله انسان، انسان میشود و درسایۀ رشد و تعامل آن علوم و فنون و هنرهای خود را پایه گذاری میکند بدینوسیله همین مرحله از علم است که طبقات مختلف مردم با یکدیگر تفاوت و اختلاف پیدا میکنند علم از اتفاق و احتمال بدور بوده اما برعکس باید به واقعیت نزدیک باشد علم یعنی همان صورتی که در ذهن حاصل میشود و بر دو قسم است تصور و تصدیق. تصور صورت سادۀ ذهنی بوده که اسناد و ثبوت را با خود ندارد اما تصدیق حقیقت است که داری مدارک، اسناد، شواهد و استناد بوده و تکیه آن با علم است. در تعریف ها باید موضوعات علم طبیعت را فراموش نکنیم مانند فزیک، کیمیا یا علوم دیگری که در بحث مورد نظر کمتر ارتباط می گیرد. پس بر می گردیم به علم سیاست، علمای سیاست و نظریه پردازان دراین مورد کوشیده اند تا موضوع علم سیاست را مشخص کنند اما باید باور داشت که علم سیاست و موضوع آن خارج از چارچوب تعاریف هریک از نظریه پردازان در مورد سیاست نیست. عده یی در غرب مانند موریس دووژه، دوژونل و برتراندراسل به این باور اند که علم سیاست مطالعۀ از قدرت و نفوذ است اما عدۀ دیگری به این عقیده اند که علم سیاست مطالعۀ دولت، علم دولت یا فن حکومت کردن است. روی این اختلاف تعریفها، بعضیها میگویند، لازم نیست یک علم دارای موضوع واحد باشد اگر ما به روز های نخست سیاست برگردیم، همزمان با اغاز پیدایش اجتماع انسان هاست.

سیاست علم است، اما هنر تطبیق این اندیشه است، که چطور و چه شیوۀ بجا و چطور از این علم بهره برداشت و منافع خود و دیگران را در پرتو این علم بدست آورد از چه زاویۀ در تطبیق و به ثمر رساندن این علم آغاز کرد در مرحلۀ که باید از سیاست بهرۀ کافی گرفت هنری تطبیق سیاست ضروری پنداشته میشود، اگر سیاستمداری که هنر تطبیق شیوه و کار برد سیاست را نمیداند در عمل کرد این اندیشه ضعیف پنداشته میشود. در وطن عزیز ما افغانستان، تعداد زیاد از سیاستمداران یا آنانیکه خود را راهنمائی سیاست میدانند تاکنون این علم را بخاطر مقام و منزلت خویش بکاربرده اند. منافع اجتماع را ضعیف تر در رده های پائین مد نظر داشته اند اگر تودۀ عظیم مردم باور پیدا کنند و عملأ احساس و درک نمایند که فلان سیاست مدار از روی واقعیت منافع شخصی خویش را از منافع عوام در صف دوم و سوم نگاه داشته است همان است که آن فرد یا افراد که سیاستمدار اند بر دوام مقام ومنزلت شان، در قلب ها راه پیدا می کنند، آن سیاستمدار در سیاست، عمری کوتاه نداشته و در سرنوشت جامعه و ملت خود در هر موقع میتواند رول به سزای را بازی کند.

29/12/2013

آخرین اخبار

برنامه‌ی جمهوریخواهان

کتابخانه

جنبش جمهوریخواهی‌3

جنبش جمهوریخواهی‌4

جنبش جمهوریخواهی‌4