ممدوح المهینی
در نوشتار پیشین پیشبینی کردیم ترامپ به چند دلیل برکنار نخواهد شد. پرسش بعدی از این قرار است: آیا امریکا با عقبنشینی از سوریه تضعیف خواهد شد؟ پاسخ بازهم منفی است.
عقبنشینی به صورت تمامعیار انجام نشد و ترامپ نیز موضعگیریهای ضد و نقیضی در این خصوص اتخاذ کرد که در آخرین آنها، سخن از ماندن در سوریه به هدف حمایت از میدانهای نفتی به میان آورد.
از حرفهای ضد و نقیض ترامپ و پاسخهای مسئولان امریکا در مییابیم که این کشور در صدد عقبنشینی از منطقه نیست و از حضور خود نخواهد کاست و به سادگی حاضر به دست کشیدن از نظام منطقهای و بینالمللی نیست که با مشقت و دشواری در طول چندین دهه بنا نهاده اما سئوال این است که چرا ترامپ در خصوص این موضوع، این قدر دودل و ضد و نقیض میگوید؟
علت این است که او میان دو طرفی گرفتار شده که شدیدا نیاز به آنها داشته و قادر به چشمپوشی از آنها نیست. زمانی که رئیسجمهوری امریکا میگوید در صدد عقبنشینی است، مخاطبش مشخصا طرفداران داخلی، رسانههای داخلی حزبی و جمعی از شخصیتهای بارز انزواطلب حزب جمهوریخواه هستند. خواسته او، بستن راه بر رقبایش از حزب دمواکرات است که قصد دارند از این برگه برای خسته کردن انتخاباتی ترامپ بهره گیرند. وحشتناکترین کابوس برای ترامپ در حال حاضر این است که خون امریکائیها در کشوری دور، دشمن و بیگانه، ریخته شود که به منزله خنجری سیاسی به پشت او خواهد بود.
به همین دلیل است که مطالبی را از ترامپ میشنویم که خون طرفدارانش را به جوش آورده و روح حماسی آنها را بیدار میکند. بازگشت به میهن و عدم دخالت در امور جهان و اهتمام به مسائل داخلی، ایدهای رمانتیک، سطحی و عوامپسند است که طرفداران زیادی در امریکا دارد و سیاسیون برای تکرار آن به هدف برنده شدن در انتخابات، از یکدیگر سبقت میگیرند. ایدهای رایگان که هر سیاستمداری میتواند بدون اینکه تحت تاثیر قرار بگیرد، آن را تکرار کند.
به نظرم این همان کاری بود که ترامپ در زمانی مناسب یعنی یک سال پیش از انتخابات شخصا انجام داد و اعلام کرد که عقبنشینی از سوریه اجرا خواهد شد اما نه از افعانستان که دشوارتر است. این عقبنشینی خالی از پیچیدگی بوده و به سادگی قابل اجرا است و دستاوردهای سریعی در صندوقهای رای خواهد داشت. ترامپ از هم اکنون در مورد وضعیت انتخابات 2020 در مناظرههای چندماه بعد با بلند کردن مقتدرانه دست خود در پاسخ به سئوال کننده، خواهد گفت «ما داعش را نابود، از سوریه عقبنشینی کرده، البغدادی را کشته و سربازانهایمان را بدون این که خونی از دماغشان بریزد، به وطن بازگرداندیم. دیگر چه میخواهید؟! این همان تبلیغات انتخاباتی است که هر نامزد انتخاباتی، رویای آن را در سر دارد.
این سخن رئیسجمهوری امریکا بیانگر واقعیت گفتمان داخلی و مردمی او از همان آغاز است که دائما در حال فشار دادن دگمههای روانی و مزاجی برای تحریک طرفدارانش است. گفتمانی عاطفی در پیش رو داریم که با مواضع مکرر ترامپ در این خصوص همخوانی دارد وآن اینکه هیچ دولت یا سازمانی در دنیا نیست که مبالغی به امریکا بدهکار نباشد. البته این سخنان صرفا گفتههای تند وتیزی است اما درمقام عمل، مبتنی بر حقایق نیست. ترامپ از بازی رسانهای به خوبی سر در میآورد زیرا میداند آنچه که مردم باوردارند از خود حقیقت هم مهمتر است ولی پرسش این است؛ چرا او مواضع دوگانه داشته و سخنان متناقض با مطالبی را میگوید که حتی چند دقیقه قبل بیان کرده است؟! ترامپ در توئیتی عقبنشینی را اعلام میکند اما در توئیت بعدی میگوید در سوریه میماند.!!"؟ علت این است که او نیازمند نهاد سنتی جمهوریخواه، شامل اعضای سابق و کنونی کابینه خود است که صراحتا با عقبنشینی مخالفاند.
به یاد میآوریم که استعفای جیمز ماتیس وزیر دفاع سابق به علت سخن نخست ترامپ در خصوص عقبنشینی قبل از پس گرفتن این سخن بود. وزیر کنونی دفاع، موضعی کاملا متفاوت با رئیس خود دارد زیرا ترامپ میگوید عقبنشینی میکنیم اما اسپر تاکید دارد ما در آنجا میمانیم! پمپئو وزیر خارجه نیزدر آخرین موضعگیری خود تاکید کرد امریکا از جایش تکان نخواهد خورد.
چرا ترامپ نیاز به نهاد جمهوریخواه دارد؟
دروهله نخست نیاز ترامپ به آنها در موضوع کنونی بر کناری، قابل انکار نیست، لذا بهتر است آنها را یا موضعگیریهایی که به مذاق طرفداران داخلیاش خوش میآید اما با مواضع و اصول جمهوریخواهان در تعارض است، خشمگین نسازد. تردیدی نیست که ترامپ امتیازاتی را به آنها در ازای وعده برخورداری از حمایت و پشتیبانی کامل آنها، خواهد داد.
دو دیگر اینکه ترامپ همچنین به حمایت آنها در انتخابت پیش رو نیازمند است، زیرا به شکلی جزئی از نقطه نظر مالی و سیاسی بر آنها تکیه دارد و ستاد انتخاباتی عظیم سیاسی و داخلی را مورد استفاده قرار خواهد داد. درست است که حساب کاربری توئیتر ترامپ همواره در حال پخش توئیتهای خشمآلود او میباشد، اما صرفا با توئیتر نمیشود به ریاستجمهوری رسید. به نفع ترامپ نیست که هم اکنون کسی را از دست بدهد.
علت سوم که مهمتر است، از این قرار است که ترامپ نمیخواهد اوبامائی دیگر باشد، رئیسجمهوری که قدرت امریکا را تضعیف کرد، بلکه خواستار متبلور کردن افتخاری واقعی است که نام او را در بر داشته باشد که این امر جز در سایه حضور نهاد سیاسی و نظامی حامی این رویکرد، محقق نخواهد شد.
کاملا محتمل است ترامپ بعد از پیروزی در انتخابات پیش رو و خلاص شدن از فشار تودههای داخل، به هماهنگی و نقطه اشتراک نظر بیشتری در دیدگاه خارجی با جمهوریخواهان باورمند به نظام جهانی امریکائی برسد و به شکلی روشنتر در راستای تحکیم هر بیشتر پایههای آن کار کند. در این صورت او کاملا آزاد خواهد بود تا بتواند صراحتا باور و ایمان حقیقی خود را بیان کند.
واقعیت این است که ترامپ در سیاست خارجی، برغم همه چند و چونها، بیشتر از این که بسیاریها فکر میکنند، یک جمهوریخواه سنتی است. تمامی اعضای تیم وی در کابینه از معاون وزیر خارجه تا وزیر دفاع از جمهوریخواهان سنتی باورمند به ایده نظام بینالمللی امریکائی و قدرت نیکوی اخلاقی هستند که بعد از جنگ جهانی دوم، ثبات را در جهان حاکم کرد و جهان دیگر شاهد هیچ جنگ جهانی ویرانگری نشد. اگر این قدرت، زمام امور را به دست نمیگرفت، اروپا خود و جهان را به خاطروجود نیروهای تجاوزطلب رقیب، به جنگ جهانی سوم و نابودی میکشاند.
از این رو اعتراض گروهی جمهوریخواهان به ترامپ به خاطر عقبنشتی از سوریه، ناشی از این بود که این عقبنشینی، ضربهای به اصول اساسی ایده جمهوریخواهان بود اما این بار در مفهومی مثبت که ترامپ را در راستای تقویت هر چه بیشتر قدرت امریکا، سوق خواهد داد، به ویژه در سایه اوجگیری ستاره اقبال روسیه و چین که میکوشند قدرت مسلط امریکا را به چالش کشیده، جهانی سه قطبی را بوجود آورند اما این موضوعی است که نیاز به کنکاش دارد.
شخصیتهای جمهوریخواهی که گرداگرد ترامپ هستند، او را در موضوع برکناری، حمایت و وادار به گسترش قدرت امریکا در چالش با قوای رو به رشد جهانی کرده و در تحقق موارد افتخارآفرین خارجی در موضوع کره شمالی یا ایران یاری خواهند داد، لذا دست کم ظرف 5 سال آینده از قدرت امریکا کاسته نخواهد شد.
19/12/2019