لقمان قنبری دکتری علوم سیاسی
جهانیشدن بهمثابه فرایندی مرزگشا و تحول¬آفرین نهتنها ساحت عینی زندگی بشر بلکه ساحت نظری علوم اجتماعی در بررسی پدیدههای اجتماعی را نیز متحول کرده است. در راستا می توان گفت جهان عرب مانند بسیار از جوامع در ظرف بیش از یکصد سال گذشته از هنگام آشنایی با مدرنیته غربی و ورود به دوره اصلاحات یا عصر تنظیمات به انحاء مختلف متأثر از جهانیشدن بوده است. بدون تردید خروج مدرنیته جهانی شده از فضای جغرافیایی اروپای باختری و بهعبارت دیگر جهانیشدن آن و رابطه آن با کشورهای غیر غربی، شرایطی را برای کشورهای عربی پدید آورده است که در آن، امکان هرگونه بازگشت قطعی به گذشته بهصورت یک حرکت اجتماعی و تاریخی، یکبار برای همیشه در این کشورها از بین رفته است. بعلاوه از آنجا که جهانیشدن ساحت نظری و روشی حاکم بر علوم اجتماعی در تحلیل پدیدهها اجتماعی را متحول کرده است پژوهشگر جهان عرب نیز برای درک و فهم عالمانهتر از تحولات داخلی کشورهای عربی نیازمند کاربست چارچوب نظری و روششناختی می باشد که فراتر از افق دید ملی و روششناسی ملیگرایانه او را در فهم زوایای پیدا و پنهان تحول