فریبرز رئیس دانا
به این نتیجه نمی رسم که در غیاب تشکل های مستقل و با وجود نمایندگانی که توان سر باز زدن از امضای توافق های ستم سازانه را ندارند، می شود گام مثبتی برداشت - چه برسد به گام اساسی. نظر آن دو نفر دوست کارگر من که در این شورا شرکت می کنند و از حضور خود نیز خشنودند و آن را موثر و مفید برای جلوگیری از سقوط بیشتر می دانند، خلاف رأی من است. من می گویم دوستان من! ای کاش یک بار هم کار را به توده های کارگری ارجاع می دادید ...
به مناسبت روز جهانی کارگر سال ۱٣۹٨ این مقاله را به عنوان پیش کشی بسیار ناچیز، به یک رفیق، تقدیم می کنم: به کاظم فرج الهی. او در بحث و بررسی و مقاله نویسی در زمینه های کارگری، از جمله این مقاله، مشاوره و اظهارنظرهای مفید و اصلاح بخش در اختیارم گذاشته است.
دستمزد در سال ۱٣۹٨ : متورم، پر از فلاکت
در آخرین روزهای سال ۱٣۹۷ حداقل دستمزد برای سال ۱٣۹٨ با کمی بیش از ٣۷ درصد افزایش نسبت به سال ۱٣۹۷ (که پایه ی آن ماهانه معادل ۱.۱۵ میلیون تومان بود) به رقم ۱.۵۱۷ میلیون تومان رسید. نرخ رشد حداقل دستمزد از سال ۱٣۷٣ تاکنون بی سابقه بود. در سال های ۱٣۷۰ تا ۱٣۷٣ این نرخ که در واکنش به نرخ های تورم ناشی از آغاز اجرای سیاست تعدیل ساختاری و رشد بسیار محدود این حداقل در سالهای جنگ ایران و عراق از نرخ های تورم آن سالها کاملاً بالاتر