احمد هاشمی
اریک هابزبام مورخ مارکسیست در سخنرانی پیرامون “بحران ایدئولوژی های امروز” می گوید:
” کوتاه سخن، اختلاف بین لیبرال ها و سوسیالیست های امروزی، اختلاف در باره سوسیالیسم نیست، بلکه در باره کاپیتالیسم است. هردو با استئناهای جزئی اتفاق نظر دارند که سوسیالیسم از نوع رژیم های کمونیستی تابع شوروی، ستمگرانه بوده اند و کارائی ندارند، و می بایست رد شوند، اکنون این که آیا آن را می بایست “سوسیالیسم” نامید یا نه موضوعی است که فعلا موردنظر ما نیست”
انقلاب و سوسیالیسم یا رفرم های رادیکال و “دگرکونی بزرگ”
پاندمی کرونا بن بست سرمایه داری نئولیبرال را در عرصه گیتی بیششتر آشکار نمود و در این رابطه یافتن مدل یا مدل های جایگزین، اکنون بیش از هر وقت دیگر مورد سئوال است. قبل از پرداختن به هر مدل جایگزین، مهمترین پرسشی که باید به آن پاسخ داد، این است که از چه طریق می توان به مدل جایگزین دست یافت: انقلاب و سوسیالیسم یا رفرم رادیکال و “دگرکونی بزرگ”.
در شرایط بحران همه جانبه ناشی از پاندمی کرونا، صحبت از انقلاب و سوسیالیسم یا رفرم رادیکال و “دگرکونی بزرگ” شاید نوعی گستاخی تئوریک است، اما واقعیت این است که سرمایه داری نئولیبرال با بازار آزاد رادیکال در بن بست تاریخی قرار گرفته است.
بحث اساسی هرمدل جایگزین در مقابل سرمایه داری نئولیبرال، وابسته به حل مسئله “انباشت قدرت” در نیروی آلترناتیو است.
تجربه نا موفق “انباشت قدرت” ناشی از انقلاب اکتبر و در پی آن سوسیالیسم دولتی در شوروی بخصوص در دوره استالین، حاکی از آن است، که باید از تکرار این تجربه امتناع نمود.
انحلال مجلس موسسان توسط بلشویک ها را می توان مهمترین خطای دوران کودکی این انقلاب محسوب نمود، این خطا مقدمه ای برتسلط استالین بر حزب بود،.این موضوع یک درس آموزی مهم از انقلاب اکتبر است.
ایجاد مجلس ملی یا دولت شورایی نه تنها در روسیه یک جایگزین مسئله ساز بود، بلکه باعث انشعاب در حزب سوسیال دموکرات آلمان نیز شد.
حق رای و حق انتخاب و برپایی نهادهای دموکراتیک دستاورد بزرگ جنبش کارگری و جنبش سوسیالیستی بود. هدف دموکراتیک سازی توسط جنبش سوسیالیستی نه تنها باید پذیرش و دفاع از همه این حقوق می بود، بلکه می بایست دموکراسی را از سطح نهادهای فوق نیز